ذکر او مرهم دل مجروح من است

نوشته شده در سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 22:53 توسط ELi|

ذکر او مرهم دل مجروح من است...

نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت 0:38 توسط ELi|

ذکر او مرهم دل مجروح من است...

قبوله تقصیر من بود ، هرجا می خوای برو اونقده ازم دور شو که نرسه صدام به گوشت دیگه خبر ندارم الان عشقم کجاست دیگه حتی نمی دونم اون قراره چی بپوشه بعد تو زندگیم شده پر از استرس این روزا عشقم کجایی به دادم برس من باهات راه نیومدم بگو کیا باهات هم پا شدن قبلا هم گفته بودم از وقتی تو رفتی تنها شدم نه خب ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب

نوشته شده در یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 22:36 توسط ELi|

ذکر او مرهم دل مجروح من است...

سعید بهتره با هم تو این موقعیت حرف بزنیم یا حداقل نیاز دارم باهات حرف بزنم داره جدی میشه فکر کنم حرف زدن باهات ارومم میکنه نمیخوام چیزی جدی باشه چون خودمم جدی نیستم! هیچ وقت هم جدی نبودم...  این وبلاگ رو فقط تو داری از شخصِ خودِ من و تویی که میخونی و مینویسم که تو بخونی و بدونی و بفهمی و بگی و بدونم ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب

  سلام شب های دل کندن، هنوز هم دوستش دارم   نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه دلم با رفتنت تنگ و دلم با بودنت خوبه   خرابه حالِ من بی تو، نمی تونم که بهتر شم تو دستایِ تو گل کردم؛ بذار با گریه پر پر شم   سلام روزای تلخ من، هنوزم دوستش دارم ... نوشته شده در دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 0:50 توسط ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب

Abrázame Y no me digas nada, sólo abrázame Me basta tu mirada para comprender que tú te iras. Abrázame Como si fuera ahora la primera vez Como si me quisieras hoy igual que ayer Abrázame Si tú te vas Te olvidarás que un día hace tiempo ya Cuando éramos aun niños me empezaste a amar Y yo te dí mi vi ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب

نوشته شده در سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 22:53 توسط ELi|

ذکر او مرهم دل مجروح من است...

خیلی دلم واست تنگ میشه عوضي.... من نمیتونم تو چشمات نگاه کنم و اینا رو بگم، صدام ميلرزه...چشمامم پر از اشک میشه...و من نمیتونم جلوی هیچکس غیر از خودم احساساتی بشم مگه اینکه خیلی تحت فشار باشم... اونجام برم دنبال تو میگردم،درست مثل همین جا،تو خيابونا،تو ماشینا،پشت شیشه های دودی،یه زمانی تو کارواشا حت ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب

چقدر خوب نقش بازی میکنی! دقت کردی؟! دقت کردی چقدر قشنگ دروغ میگی که مو لای درزش گیر نکنه؟! و من هیچ وقت نتونستم اینارُ تشخیص بدم و نفهمیدم... همیشه اینو یادت باشه که تو عاشق من بودی! تو بودی که میخواستی با من باشی! تو اصرار کردی! تو خواستی! یادت باشه که من یکی بودم که نه میخواستم با کسی باشم و نه حوصله عاشقیُ داشتم! یادت باشه که تو احساسات منو تغییر دادی نسبت به خودت! یادت باشه که تو باعث همه دوست داشتن و انگیزه و انرژی من شدی! یادت باشه که مقصر خیلی چیزها خودتی نه من! یادت باشه که دیدگاه بد و مزخرف تو علت اصلیش خودتی نه من! حتی با اینکه باعث و بانی اولیه اش ،تو اون روزایی که به قول خودت تو کفم بودی، من بودم! من با تو تغییر کردم ... راستشُ بخوام بگم من با تو یه جورایی بزرگ شدم ! هیچ وقت حتی فکرشم نمیکردم به اینجایی که هستم برسم! نمیدونم! شاید هم علتش تو نباشی! شاید ،اتفاقی، اتفاقات خوب ،همشون، با ورود تو واسم اتفاق افتاد!! به هر حال تو رو با همه این اتفاقات خوب خاطرم هست که موندگار هم هست ! دوست داشتم یه سری از روزامونُ! نه روزایه از عید 95 به اینور ... به هر حال مقصر و دلیل همه این بد ذکر او مرهم دل مجروح من است...ادامه مطلب